شایداگر سعدی علیه رحمه مردم این دوره را میدید اینچنین میسرود:
بنی ادم ابزار یک دیگرند
گهی پیچ و مهره گهی واشرند
یکی تازیانه یکی نیش مار
یکی قفل زندان یکی چوب دار
یکی دیگران را کند نردبان
یکی میکشد بار نامردمان
یکی اره تا نان مردم برد
یکی تیغ تا خون مرردم خورد
یکی چون قلم خون دل میخورد
یکی خنجر است و شکم می درد
چو عضوی به درداورد روزگار
دگر عضوها در پی کسب و کار
خلاصه پر از نفرت و کین و از
یکی همچو کرکس یکی چون گراز
تو کز محنت دیگران بی غمی
در این عصر نامت نهند ادمی!
مشاهده پست مشابه : توجه توجه حتما ببینید <<<ترکیبی>>4